سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند می فرماید : گفتگوی علمی در میان بندگانم دلهای مرده راحیات می بخشد؛ آن گاه که در آن به امر من برسند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :10
کل بازدید :64700
تعداد کل یاداشته ها : 38
103/2/7
3:59 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سیدعمادالدین حجازی[326]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

سیدعمادالدین حجازی

در مورد محل دفن حضرت زینب(س) سه قول هست:
1. حضرت زینب(س) به مدینه آمد و پس از ورود به مدینه پیوسته عزادار و گریان بود تا این که پس از یک سال و نیم در همان مدینه از دنیا رفت و در همان جا دفن شد. اکنون از قبر آن بانوی محترمه، اثری در دست نیست. این قول را علامه سید محسن امین اختیار کرده و از اقوال دیگر معتبرتر می داند.
2. حضرت زینب(س) پس از ورود به مدینه، در مجالس و محافل سخن می گفت و مظالم و جنایات یزیدیان را بازگو می کرد. فرماندار مدینه ماجرا را به یزید نوشت و او دستور داد زینب را مخیر سازند تا هر شهری که می خواهد (غیر از مکه و مدینه) برود. حضرت زینب به شام رفت و در آن جا اقامت کرد و پس از چندی در همان جا از دنیا رفت. البته برخی احتمال داده اند قبری که در شام است، قبر زینب صغری (ام کلثوم) است، نه قبر زینب کبری.
3. زینب (س) به علت افشاگری علیه دستگاه بنی امیه، مجبور شد که مدینه را ترک کند. از این رو مصر را انتخاب کرد و در آن جا رحل اقامت افکند و همان جا از دنیا رفت. سیده زینب در شهر قاهره هم اکنون زیارتگاه مجلل و با شکوهی است و...))، (ر.ک : زندگانی حضرت فاطمه(س) و دختر آن حضرت، سید هاشم رسولی محلاتی).
بنابراین نمى‏توان به صورت یقینى گفت که قبر حضرت زینب(س) در شام است و اگر مسلّم باشد که آنان در شام دفن شده‏اند در این صورت مى‏توان پرسید که آیا آنان دوباره به شام برگشته‏اند؟ در این مورد برخى از مورّخان نوشته‏اند که حضرت زینب کبرى(س) در اثر قحطى در مدینه و یا واقعه‏ى «حرّه» به همراه شوهرش عبداللّه‏ به شام آمد و در آن‏جا وفات یافت و واقعه «حرّه» این است که در سال 62 هجرى قمرى مردم مدینه یزید را از حکومت خلع و حاکم اموى مدینه را عزل کردند. این خبر به یزید رسید. یزید، مسلم بن عقبه را با 12 هزار نفر به سوى مدینه فرستاد. نیروهاى مسلم بن عقبه در شرق مدینه در مکانى به نام حرّه مستقر شدند و از آن جا به شهر حمله و شهر را قتل و غارت کردند(تاریخ و اماکن سیاحتى و زیارتى سوریه، ص 63 و منتخب‏التواریخ، ص 66).
آن چه باید در این گونه موارد مورد توجه واقع شود این است که دشمن همواره تلاش مى‏کرد تا اقلیت شیعه را که پیرو امامان معصوم بودند، از بین ببرد و براى همین در کربلا همه را کشتند و در واقعه «حرّه» بسیارى از علویان را کشتند و به این کشتار در طول تاریخ ادامه دادند. با وجود این گونه دشمنان چطور مى‏توان در باب ولادت، وفات، محل دفن و تاریخ زندگى این شخصیّت‏ها سخن قاطعانه گفت؟!
نکته دیگری که توجه به آن خوب است این است که آنچه مهم است انجام زیارت و ارتباط معنوی با اولیای خدا است لذا ما در، هر سه مورد حضرت زینت سلام الله علیها را زیارت می کنیم و هیچ گونه مشکلی ندارد و در، هر صورت این بارگاهها مرکز عبادت و توسل به حضرات معصومین و زینب کبری است و دشمن شکن هم هست.

منبع: پرسمان دانشجویی


93/11/29::: 9:58 ص
نظر()
  
  

دردوازدهم فروردین سال 1334، در خطة ذوق پرور اصفهان، در شهر قمشه، فرزندی مبارک از مادرزاده شد که مایه افتخار و سربلندی دیار خود شد.

 ابراهیم، قبل از این‌که چشم به جهان هستی بگشاید، آنگاه که جنینی ناتوان در رحم مادر بود، به همراه پدر و مادر و خانواده‌اش راهی سرزمین خون و شهادت -کربلای معلی- شد. او در کربلای حسینی، با تنفس مادر، بوی خون و شهادت را استشمام کرد و تربت مطهر حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) جان و روانش را عاشورایی کرد. آزادگی، حریت، شهامت، شجاعت، تسلیم، رضا، ادب و معصومیت تحفه‌هایی بود که در آن سرزمین الهی در وجود او شکوفه کرد.

 محمدابراهیم در سایه محبتهای پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را سپری کرد. این دوران نیز همانند زندگی بسیاری از کودکان هم سن و سال او طبیعی گذشت.

 مادرش می‌گوید که ابراهیم در پنج سالگی به نماز ایستاد و به مسجد رفت و پدرش به یاد می‌آورد وقتی به سن ده سالگی رسید، سوره مبارکه یس و تعدادی از سوره‌های قرآن را فراگرفته بود.

 با رسیدن به سن هفت سالگی وارد مدرسه شد. در دوران تحصیل از هوش و استعداد فوق‌العاده‌ای برخوردار بود، به طوری که توجه همه را به خود جلب می‌کرد.

 ابراهیم از همان سنین کودکی و هنگام فراغت از تحصیل، به ویژه در تعطیلات تابستان، با کار و تلاش فراوان مخارج تحصیل خود را به دست می‌آورد و از این راه به خانواده زحمت‌کش خود نیز کمک می‌کرد. او با شور و نشاط و محبتی که داشت، به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دو چندان می‌بخشید.

 پس از اتمام دوران ابتدایی و راهنمایی، وارد مقطع دبیرستان شد. او در دوران تحصیلات متوسطه اشتیاق فراوانی به رشته داروسازی نشان می‌داد. گرچه وضع مالی پدرش در آن حد نبود که بتواند برای فرزند علاقه‌مندش بعضی لوازم پزشکی را تهیه کند، با این حال از آنچه برایش مقدور بود، دریغ نمی‌ورزید. خود ابراهیم نیز با مبلغ اندکی که از کار در مزرعه یا جای دیگر به دست می‌آورد، توانسته بود بخشی از امکانات مورد نیازش را فراهم کند.

 در سال 1352 دیپلم گرفت و در کنکور سراسری شرکت کرد. خانواده‌اش آرزو داشتند نامش را در لیست پذیرفته‌شدگان دانشگاه ببینند ولی چنین نبود. وقت اعلام نتایج، اسم ابراهیم در صدر اسامی ذخیره‌ها قرار داشت. پس از پایان مهلت ثبت نام و انصراف برخی از دانشجویان، انتظار می‌رفت که این‌بار ابراهیم به دانشگاه راه یابد ولی در کمال تعجب دیده شد که اسامی تنی چند از ذخیره‌ها که رتبه آنها پایین‌تر از وی بود، اعلام گردید ولی از نام او نشانی نیست.

 پس از آن، ابراهیم تلاش بسیاری کرد؛ اعتراض کتبی نوشت و جر و بحث زیادی کرد ولی به دلیل نفوذ صاحب منصبان آن زمان در آموزش عالی راه به جایی نبرد و حق او ضایع شد.

 عدم موفقیت ابراهیم در ورود به دانشگاه نتوانست خللی در ارادة او به وجود آورد. در همان سال، پس از قبولی در امتحانات ورودی «دانشسرای تربیت معلم اصفهان» برای تحصیل عازم این شهر شد.

 دو سال بعد، با اتمام تحصیل، به خدمت سربازی رفت؛ اگر چه راضی نبود زیر پرچم رژیمی که مخالف آن بود دو سال عمر گرانبهای خود را تلف سازد. بنا به گفته خودش، تلخترین دوران جوانی او همان دوران سربازی بود. در همین مدت توانست با برخی از جوانان روشنفکر و انقلابی مخالف رژیم ستم شاهی آشنا شود و به تعدادی از کتابهایی که از نظر ساواک و دولت آن روز ممنوعه به حساب می‌آمد، دست یابد. مطالعه آن کتابها که به طور مخفیانه و توسط برخی از دوستان برایش فراهم می‌شد، تاثیری عمیق و سازنده در روح و جان او گذاشت و به روشنایی اندیشه‌اش کمک شایانی کرد.

 در سال 1356، پس از بازگشت به زادگاه و آغوش گرم و پرمهر خانواده، شغل معلمی را برگزید. او در روستاهای محروم و طاغوت‌زده مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز و بوم همت گماشت. ابراهیم، در روزگار معلمی، با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی آشنا شد و در اثر همنشینی با علمای اسلامی مبارز، با شخصیت ژرف حضرت امام خمینی(ره) آشنایی بیشتری پیدا کرد و نسبت به آن بزرگوار معرفتی عمیق در وجود خود ایجاد کرد.

 هر روز آتش عشق به امام(ره) در کانون جانش شعله‌ور می‌شد. او سعی وافری داشت تا عشق و علاقه به امام(ره) را در محیط درس گسترش دهد و جان دانش‌آموزان را که ضمیرشان به صافی آب و آیینه بود، از عشق «روح‌الله» لبریز سازد.

 او در خصوص امام(ره) و احکام مترقی اسلام همواره به بحث می‌نشست و دانش‌آموزان را به مطالعة کتابهای سودمند و روشنگر ترغیب می‌نمود. همین امر سبب شد که در چندین نوبت از طرف ساواک به او اخطار شد لکن روح سرکش و بی‌باک او به همة آن اخطارها بی‌توجه و بی‌اعتنا بود. او هدف و راهش را بدون تزلزل و تشویش پی می‌گرفت و از تربیت شاگردان لحظه‌ای غفلت نورزید.

 با گسترده شدن امواج خروشان انقلاب، ابراهیم نیز فعالیتهای سیاسی خود را علنی کرد. حضور او در پیشاپیش صفوف تظاهرکنندگان و سفر به شهرهای اطراف برای دریافت و نشر اعلامیه‌های رهبر کبیر انقلاب و ضبط و تکثیر نوارهای سخنرانی ایشان و سایر پیشگامان انقلاب، خاطراتی نیست که به سادگی از اذهان مردم شهر و اعضاء خانواده و دوستانش محو شود.

 وقتی انقلاب به ثمر رسید و اماکن اطلاعاتی ساواک شهرضا به دست مردم انقلابی فتح شد، پروندة سنگینی از ابراهیم به دست آمد. در این پرونده بیش از بیست گزارش و خبر مکتوب در تایید نقش فعال وی در صحنة تظاهرات و شورش علیه رژیم شاه به چشم می‌خورد که در صورت عدم پیروزی انقلاب، مجازات سنگینی برای او تدارک دیده می‌شد. تیمسار «ناجی»، فرمانده نظامی وقت اصفهان، دستور داده بود که هر جا او را دیدند با گلوله مورد هدف قرار بدهند.

 ابراهیم پس از ابراز لیاقت در طول مبارزات و فعالیتها، چه قبل و چه پس از انقلاب اسلامی، در تشکیل سپاه پاسداران قمشه نیز نقش چشمگیری داشت. او عضویت در شورای فرماندهی سپاه پاسداران و مسؤولیت واحد روابط عمومی را به عهده گرفت و فعالیتهای خود را بعدی تازه بخشید.

 به دنبال غائله کردستان، به شهرستان پاوه عزیمت کرد و مسؤولیت روابط عمومی سپاه آن‌جا را به عهده گرفت. پس از یک سال خدمت در کردستان، به همراه حاج احمد متوسلیان، به مکه مشرف شد.

 با شهادت «ناصر کاظمی» به فرماندهی سپاه پاوه منصوب شد و تا آغاز جنگ تحمیلی در این سمت باقی ماند.

 با شروع عملیات رمضان، در تاریخ 23/4/61 در منطقه شرق

 بصره، فرماندهی تیپ 27 محمدرسول‌الله(ص) را به عهده گرفت و بعدها با ارتقاء این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش، در سمت فرماندهی آن لشکر انجام وظیفه کرد.

 در عملیات مسلم‌بن‌عقیل(ع) و محرم در سمت فرمانده قرارگاه ظفر، سلحشورانه با دشمن متجاوز جنگید. در عملیات والفجر مقدماتی، مسؤولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل: لشکر 27 حضرت رسول(ص)، لشکر 31 عاشورا، لشکر 5 نصر و تیپ 10 سیدالشهدا بود، به عهده گرفت.

 سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر 27 تحت فرماندهی او در عملیات والفجر چهار و تصرف ارتفاعات کانی مانگا هرگز از خاطره‌ها محو نمی‌شود.

 اوج حماسه آفرینی این سردار بزرگ در عملیات خیبر بود. در این مقطع، حاج همت تمام توان خود را به کار گرفت و در آخرین روزهای حیات دنیوی‌اش، خواب و خوراک و هرگونه بهرة مادی از دنیا را برخود حرام کرد و با ایثار خون خود برگی خونین در تاریخ دفاع مقدس رقم زد.

 سرانجام، فاتح خیبر -سردار بزرگ اسلام حاج محمدابراهیم همت- در تاریخ 17 اسفندماه سال 1362 در جزیره مجنون به دیدار معبود خویش شتافت و به جمع دوستان شهیدش ملحق شد. روحش شاد و یاد جاودانه‌اش گرامی باد.

 


93/11/27::: 11:10 ص
نظر()
  

30

شادروان حاج سید علی حجازی خطیب صریح اللهجه و توانا وی از «سادات ابوالقاسمی مهاجر بحرینی» بوده در سال 1340 قمری در شهرضا متولد شد و بعد از طی تحصیلات ابتدائی ابتدا در نزد حاج ملا علی نوری و پس از آن به اصفهان رهسپار شده و در مدرسه صدر و مدرسه چهارباغ نزد آقا شیخ محمد حسن عالم نجف آبادی مدرس فقه و حاج شیخ عباسعلی ادیب حبیب آبادی مدرس اصول و حاج میرزا علی شیرازی استاد نهج البلاغه ، حدیث و تفسیر قرآن آموخت و در فن بیان از اساتیدی نظیر شادروان مبارکه ای حصه ای ، حسام الواعظی واشراقی قمی فرا گرفت و در 1327 شمسی به شهرضا بازگشت و در صفحات چهارمحال به ویژه «شهرکرد» به وعظ خطابه می پرداخت در شهرضا به امورعام المنفعه اهتمام می نمود و در هیأت امنای آستانه شاهرضا و دیگر مؤسساتی از قبیل مسجد سادات و از همه مهمتر ساختمان غسالخانه شاهرضا که به سبک عالی و بهداشتی به انجام رسانده است کوشا بود . وی سال ها ریاست شورای منطقه ای آموزش و پرورش را به عهده داشت و در این راه به فرهنگ این شهر خدماتی انجام داد .


  

آیت الله سید مهدی حجازی

آیت الله سید مهدی حجازی در سال 1303 شمسی در شهرضا و در خانواده‌ای عالم پرور دیده به جهان گشود او دوران کودکی را در خانواده‌ای که در علم و تقوا سابقه دیرین داشت سپری کرد و از تربیتهای علمی و اخلاقی پدر و نیاکان خویش پرتو گرفت. در آغاز جوانی برای تحصیل علوم دینی رهسپار اصفهان گردید. سالها در اصفهان با تلاش پیگیر، ساده زیستی، خودسازی و باور پولادین، رشته‌های مختلف فرهنگ اسلامی را فرا گرفت، استادان او در اصفهان عبارت بودند از: آیت‌الله حاج شیخ عباسعلی ادیب اصفهانی، آیت‌الله میرزا علی آقای شیرازی، آیت‌الله حاج شیخ محمد حسن نجف آبادی، آیت‌الله طیب، آیت‌الله خادمی، آیت‌الله حاج آقا صدر کوهپایه ای، آیت‌الله حاج شیخ احمد فیاض، آیت‌الله حجازی در سال 1370 هجری برای تعالی بیشتر علمی اجتهاد رهسپار نجف اشرف شد. وی علی‌رغم تنگناهای مادی در طول 17 سال سکونت در نجف اشرف به فراگیری پیگیر علوم اسلامی پرداخت و از محضر مراجعی چون: حضرت امام خمینی، آیت‌الله العظمی حکیم، آیت‌الله العظمی خویی، آیت‌الله العظمی سید عبدالهادی شیرازی، آیت‌الله العظمی حاج سید عبدالاعلی سبزواری، آیت‌الله العظمی حاج سید جواد تبریزی، آیت‌الله العظمی حاج سید یحیی یزدی رحمه الله علیهم اجمعین بهره کافی گرفت.

مراجع بزرگی که به ایشان اجازه اجتهاد داده‌اند عبارتند از:‌آیت الله العظمی سید یحیی حسینی یزدی نجفی، آیت‌الله العظمی حاج سید محمدجواد طباطبائی تبریزی نامبرده در اول نوشته خویش آیت‌الله حجازی را این گونه وصف می‌کند: سید مهدی حجازی، دانشمند فاضل، تقوا پیشه پیراسته، برگزیده بزرگان، پشتوانه دانشمندان اسلام، رهرو راه استوار صاحب ذوق آراسته به مرتبه اجتهاد رسیده‌اند. آیت ا لله العظمی سید ابوالمعالی حاج سید عبدالعلی سبزواری، ایشان نیز در مرقومه خویش درباره آیت‌الله حجازی می‌نویسد: حجت الاسلام حجازی با آراستگی اخلاق معارف اسلامی را فرا گرفته است، مبانی احکام را استوار ساخته و به درجه اجتهاد رسیده است

. آیت الله حجازی سفرهای تبلیغی زیادی به نقاط مختلف جهان از جمله هندوستان، پاکستان، افغانستان، عربستان، لبنان، سوریه و کویت داشت و در دوران رژیم منحوس پهلوی نیز تحت تعقیب ساواک قرار گرفت که در شهرهای خرم آباد و کوهدشت مدتی زندانی شد.

بنای مساجد سادات، الزهرا، الرسول و حاج علی اکبر حمیدی و کتابخانه و چندین درمانگاه در شهرضا با همت آیت‌الله سید مهدی حجازی ساخته شد. از آیت‌الله سید مهدی حجازی 5 فرزند به یادگار مانده که همگی آنان در حوزه‌های علمیه مشغول بسط و گسترش علوم دینی هستند.

سرانجام این عالم جلیل القدر پس از یک عمر مجاهدت در دوم تیر ماه 1389 برابر با 10 رجب المرجب 1431 در شهرضا دارفانی را وداع گفت و طی تشییعی با شکوه در جوار نورانی امامزاده شاهرضا آرام گرفت .

 


93/11/24::: 11:19 ع
نظر()
  

فقیه، حکیم و استاد اخلاق علامه ملا احمد نراقی مشهور به فاضل نراقی، در چهاردهم جمادی‏الثانی سال 1185 هجری قمری در نراق از توابع شهر کاشان به دنیا آمد. پدرش مرحوم علامه ملامهدی نراقی از بزرگان و عالمان مشهور می‏باشد

تحصیل و مرجعیت

مرحوم ملااحمد، مقدمات و بیشتر دروس متوسط و عالی را در محضر پدر تحصیل نمود. و زمانی که بیست سال داشت همراه پدرش به نجف اشرف هجرت کرد و در آن جا مدتی از محضر عالم بزرگوار وحید بهبهانی بهره برد. ولی بعد از مدت کمی و فوت مرحوم بهبهانی همراه پدر خود به زادگاهش نراق بازگشت. 

ملا احمد بعد از رحلت پدر گرامیش در سال 1212 قمری به قصد زیارت عتبات عالیات بار دیگر عزم سفر نمود و این بار به تنهایی به نجف اشرف هجرت کرد. در این شهر علم و حکمت، از حوزه درسی فقیهان بزرگی مانند: سید مهدی بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف الغطا استفاده‏ها برد. این فقیه حکیم مدتی هم در کربلا ساکن شد و از محضر میرزا مهدی شهرستانی و آقا سید علی کربلایی بهره برد.

مرحوم نراقی برخلاف دیگر معاصران خود کمتر در حوزه درس اساتید و علمای مشهور شرکت داشته و به قولی بیشتر آموخته‏هایش از متون بوده است و نه افواه. 

ملا احمد نراقی پس از تکمیل تحصیل به زادگاه خود بازگشت و در شهر کاشان ساکن شد. و از آنجایی که از جایگاه علمی و موقعیت مردمی برخوردار بود، به مقام مرجعیت دینی رسید و همانند پدرش زعامت مذهبی و سیاسی مردم آن دیار را به عهده گرفت. همچنین فاضل نراقی مدیریت اداره حوزه علمیه کاشان را نیز برعهده داشت. 

شاگردان 

با گسترش حوزه درس مرحوم ملااحمد نراقی، شاگردان بسیاری از محضر این عالم بزرگ استفاده بردند. که از آن جمله:

شیخ مرتضی انصاری، ملا مهدی نراقی، فرزند ملااحمد، مشهور به"آقا کوچک"، میرزا ابوالقاسم نراقی برادر مرحوم فاضل نراقی، ملا محمد جواد نراقی، فرزند کوچک فاضل نراقی، میرزا محمد نصیر نراقی، ملا محمد نراقی، سید محمد تقی کاشانی، ملا علی مدد ساوجی کاشانی، میرزا ابوتراب نطنزی کاشانی، ملا احمد نطنزی کاشانی، ملا محمد حسن جاسبی قمی، میرزا حبیب الله کاشانی، سید شفیع جاپلقی بروجردی، ملا محمد کزازی قمی، شیخ محمد جزفادقانی، ملا محمد علی آرانی کاشانی، علامه شیخ محمد میثمی، حاج ملا علی خلیلی، شیخ محمد علی هزار جریبی مازندرانی و بسیاری از علمای دیگر.


آثار و تالیفات 

مرحوم علامه ملااحمد نراقی، در علوم متعدد دارای تالیفات بسیار است که برخی از آن آثار گرانبهای این استاد بزرگ را در اینجا یادآور می‏شویم: 

در فقه: مستند الشیعه فی احکام الشریعه، هدایه الشیعه الی احکام الشریعه: فتاوای ملا احمد نراقی پیرامون مسایل فقهی، وسیله النجاه، تذکره الاحباب، خلاصه المسایل، مناسک حج و رساله در عصیر عنبی. 

در اصول فقه: مناهج الاحکام فی الاصول، اساس الاحکام، مفتاح الاحکام، عین الاصول، حجیه المظنه و عواید الایام: مجموعه‏ای از مسایل و قواعد فقه و اصول. 

در کلام: سیف الامه و برهان المله. 

در اخلاق: معراج السعاده: از زمان نگارش آن تا به امروز یکی از بهترین کتابهای فارسی در اخلاق به شمار می آید. معراج السعاده در ادامه و تکمیل راه پدر و کتاب"جامع السعادات"او نگاشته شده است. 

در دیگر علوم: حاشیه اکرثاوذوسیوس (ریاضی)، شرح محصل الهییه (هییت)، جامع المواعظ، رسایل و مسایل فی حل غوامض المسایل، الخزاین، دیوان طاقدیس و تالیفات دیگر.


فعالیتهای اجتماعی و سیاسی 

ملا احمد نراقی مانند همه عالمان عامل بود که علاوه بر تدریس معارف دینی و علوم حوزوی می‏کوشید تا بر مسایل سیاسی، اجتماعی و امور حکومت نظارت مستقیم داشته باشد. وی از توجه ظاهری فتحعلی شاه به نظریات و آرای راه گشا و کارآمد وی استفاده می‏کرد و از این طریق می‏کوشید مشکلات معیشتی مردم را حل و فصل کند. 

همچنین مرحوم فاضل نراقی هنگام تجاوز روس‏ها و تصرف بخشی از اراضی ایران و ظلم و ستم بر مردم مسلمان با پوشیدن کفن به میدان نبرد رفت و فتوای ضرورت شرکت مردم در جهاد علیه روس تزار را صادر کرد و از همین رو بود که فتحعلی شاه با جلب نظر مردم و حمایت علما و گرفتن فتاوای جهاد، جنگ دوم ایران و روس را با فرماندهی عباس میرزا آغاز کرد. 

حکایت درویش و فاضل


حکایتی از مرحوم فاضل نراقی در کتب تاریخی آمده است که: درویشی، نام ملا احمد نراقی و تعریف کتاب معراج السعاده او را شنیده و به شدت مرید و شیفته وی شده بود. به همین سبب روزی درویش به قصد زیارت ملا احمد نراقی وارد شهر کاشان می‏شود و چون دستگاه ریاست، رفت و آمد و مراجعه مردم را به وی می‏بیند، اندکی از ارادتش نسبت به او کاسته می‏شود. از سوی دیگر ملا احمد نراقی هم در دیدارهایی که با درویش انجام می دهد متوجه این موضوع می گردد. 

بعد از چند روزی درویش می‏گوید که تصمیم دارد به کربلا برود. ملا احمد در جواب می‏گوید: چه بهتر که من هم چنین قصدی داشتم. پس صبر کن تا با هم حرکت کنیم. در این جا درویش می‏پرسد، چند روز باید صبر کنم تا شما آماده شوید؟ جواب می‏شنود: همین الان مهیا هستم. سپس با هم این سفر را آغاز می کنند. 

وقتی به چند فرسخی قم می رسند به خاطر رفع خستگی در کنار چشمه‏ای اتراق می کنند در اینجا درویش می‏گوید: کشکول خود را در خانه شما جا گذاشته‏ام. نراقی می‏فرماید: این که چیزی نیست وقتی از سفر بازگشتیم، آن را تحویل می‏گیری. او قبول نمی‏کند و می‏گوید: من به این کشکول خیلی علاقه‏مندم. ملا احمد سوال می‏کنم: آیا نمی توانی مدتی بدون کشکول باشی؟ او جواب می دهد: من تبرزین خودم را می خواهم و آماده بازگشت به کاشان می‏شود. 

در این هنگام آن فقیه زاهد و پارسا می فرماید:"ای درویش! من به آن ریاست و مقام و منزلتی که در کاشان دارم، اینقدر وابسته نیستم که تو به این کشکول خود وابسته‏ای؟!"

رحلت 

سرانجام ملااحمد نراقی، این عالم عارف و مرجع بزرگوار، در بیست و سوم ربیع‏الثانی سال 1245 هجری قمری، بر اثر بیماری وبا در کاشان از دنیا رفت و پیکر مطهرش به نجف اشرف انتقال یافته و در کنار بدن پاک پدر والامقامش، در حرم حضرت امیرالمومنین علی(ع) به خاک سپرده شد.

منابع:
روضات الجنات، میرزا محمد باقر خوانساری، ترجمه ساعدی، نشر اسلامیه، تهران.
مشاهیر دانشمندان اسلام، شیخ عباس قمی، کتابفروشی اسلامیه، تهران.
ریحانه الادب، محمد علی مدرس تبریزی، انتشارات علمی، تهران. 
ویژه‏نامه کنگره فاضلین نراقی.


93/11/24::: 10:54 ع
نظر()
  

راهپیمایی 22 بهمن

 نهضت اسلامی ایران در سال 1341 با اعتراض شدید حضرت امام خمینی و روحانیت پیشرو به لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و آنچهکه محمدرضا شاه آن را انقلاب سفید شاه و ملت می‌خواند شروع شد و پس از سالها مبارزه سرانجام در روز 22 بهمن 1357،انقلاب اسلامی با مشارکت اکثریت قاطع مردم ایران به پیروزی رسید. مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) توانستند به حاکمیت خاندان فاسد پهلوی خاتمه داده و آن‌را سرنگون سازند.

 پیرزوی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 پیام آور بزرگی در نیمه دوم قرن بیستم بود. اساتید علم تاریخ میگویند پیام انقلاب فرانسه آزادی و برابری بود، و ارزشهای انقلاب کبیرفرانسه نیز عدالت و برادری بود. درعین حال ناظران آگاه معتقدند که با توجه به ارزشهای ایدئولوژیک و اسلامی که بنیانهای انقلاب اسلامی 57 را شکل داده بودند،می توانست انقلاب اسلامی در سالهای پایانی قرن بیستم، پیام بهتری را برای جهانیان از انقلاب اسلامی صادر کند.

مقام معظم رهبری، حضرت آیة الله العظمی خامنه ای، دامت برکاته در این باره چنین فرمودند: «اولا، روز 22 بهمن سال 1357 یک روز بریده از قبل نبود، آنچه در آن روز اتفاق افتاد محصولی بود از تلاش همه جانبه ای که در طول سال های متمادی قبل از آن انجام گرفته بود و این تلاش از سوی همه قشرهای این کشور بود.

ثانیا، آن چیزی که قشرهای کشور ما را به هم مربوط می کرد برای این مبارزه، ایمان اسلامی بود و لذا مبارزه در طول سال های پیش از 22 بهمن 57 در مسجدها و حسینیه ها و مجالس سخنرانی و در حوزه علمیه قم و بعضی دیگر از حوزه ها جلوه مخصوصی داشت، این ها در حقیقت کانون های اصلی مبارزه بود.

ثالثا، این مبارزه حول یک محور رهبری مشخص و قاطعی جریان داشت که در طول دوران تاریخ ما از بعد از اسلام تا این روزگار، ملت ما چنین رهبری به خود ندیده بود.

رابعا، مردم بر اثر آن ایمان و آن رهبری بر اثر آنچه شنیده بودند و معتقد شده بودند در صحنه مبارزه از همه امکاناتشان برای پیروزی بر دشمن استفاده کردند ... کسانی که در مبارزه بودند، حاضر بودند برای خود سختی و ناراحتی را قبول کنند و نیروی خود را صرف مبارزه کنند»

تا زمانی که ملت ایران همچون 22 بهمن 57، از خودخواهی ها و خودمحوری ها فاصله گرفته، دست در دست هم با همدلی و اتحاد در سایه ایمان و توکل به خداوند متعال به رهبری مقام معظم رهبری که برترین و بهترین شاگرد بنیانگذار جمهوری اسلامی و مجری فرامین الهی امام امت می باشد، در راه به ثمر رساندن مقصد الهی انقلاب قدم بردارند و در این راه استقامت نموده، در مقابل دشمنان اسلام و ایران تا پای جان بایستند، و فریب نیرنگ های رنگارنگ آن ها را نخورده، مجذوب فرهنگ مبتذل آن ها نگردند، نعمت پیروزی انقلاب اسلامی پابرجا و مستدام خواهد بود و تمام توطئه ها و نقشه های شوم آن ها بر ضد جمهوری اسلامی و ملت شریف ایران، نقش برآب می شود و حاصلی جز رنج و زبونی خودشان در پی نخواهد داشت و هر روز عزت و سرفرازی و بالندگی ایران اسلامی بیشتر آشکار خواهد شد

 هر سال در روز 22 بهمن، مردم کشورمان برای بیعت مجدد با آرمان‌های نظام جمهوری اسلامی و رهبری در راهپیمایی که به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می شود شرکت می کنند.در راهپیمایی 22 بهمن مردم شرکت می کنند تا اعتقاد و حمایت خود از این روز بزرگ و تاریخی را حتی سالها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کنند.

 هر سال راهپیمایان 22 بهمن از ساعت اولیه صبح با حضور در خیابان ها و میدان ها، آمادگى خود را براى شرکت در این راهپیمایى اعلام می کنند.شرکت کنندگان در راهپیمایی 22 بهمن با سر دادن شعارهاى «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل» خشم و انزجار خود را از استکبار و استعمار دنیا به گوش جهانیان رساندند.

حضور گسترده و میلیونی ایرانیان در بیعت مجدد با آرمان‌های نظام جمهوری اسلامی و رهبری در راهپیمایی 22 بهمن سالروز پیروزی انقلاب، در رسانه‌های بین‌المللی بازتابی گسترده‌ای دارد و هر یک از رسانه‌های بین‌المللی خبر این روز عظیم ملت ایران را در صدر اخبار خود قرار میدهند.

تصاویری از راهپیمایی بزرگ و باشکوه 22 بهمن

راهپیمایی 22 بهمن,راهپیمایی 22بهمن, مقاله 22 بهمن, مقاله درباره راهپیمایی 22 بهمن

 

 

راهپیمایی 22 بهمن,راهپیمایی 22بهمن, مقاله 22 بهمن, مقاله درباره راهپیمایی 22 بهمن

 

 

راهپیمایی 22 بهمن,راهپیمایی 22بهمن, مقاله 22 بهمن, مقاله درباره راهپیمایی 22 بهمن

 

 

راهپیمایی 22 بهمن,راهپیمایی 22بهمن, مقاله 22 بهمن, مقاله درباره راهپیمایی 22 بهمن

 

 

راهپیمایی 22 بهمن,راهپیمایی 22بهمن, مقاله 22 بهمن, مقاله درباره راهپیمایی 22 بهمن

 

 

راهپیمایی 22 بهمن,راهپیمایی 22بهمن, مقاله 22 بهمن, مقاله درباره راهپیمایی 22 بهمن


93/11/18::: 8:34 ص
نظر()
  

نتایج و دستاوردهای انقلاب اسلامی طی 35 سال گذشته را می‌توان به اختصار در چهار حوزه سیاسی، اقتصادی، علمی فناوری ونظامی بررسی کرد. البته در این بررسی اجمالی، بدیهی است که به اهم دستاوردها اشاره می‌شود و امکان پرداختن به جزئیات وجود ندارد.

 

الف- دستاوردهای سیاسی

دستاوردهای سیاسی انقلاب اسلامی را می‌توان به دو بخش سیاسی داخلی و بین‌المللی تقسیم نمود.

1-دستاوردهای سیاسی داخلی

انقلاب اسلامی با شعار «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» در ایران به پیروزی رسید و مهم‌ترین دستاورد این پیروزی، فروپاشی نظام سلطنتی و دیکتاتوری طاغوت با سابقه 2500 ساله از یک طرف و برقراری حاکمیت ملی با استقرار نظام مردم‌سالاری دینی با عنوان «جمهوری اسلامی» با رای بیش از 98 درصد ملت از طرف دیگر بود. قانون اساسی جمهوری اسلامی از بزرگ‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است. در اصل ششم قانون اساسی آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود از راه ا نتخابات: انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر این‌ها، یا از راه همه‌پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می‌گردد.بر اساس این اصل، ایران در طی 35 سال گذشته از حاکمیت ملی برخوردار بوده و تمامی مسئولان در حوزه‌های مختلف با رای مستقیم یا غیرمستقیم مردم انتخاب شده‌اند.

ساختار حکومتی و قدرت در جمهوری اسلامی، با محوریت ولایت فقیه برگرفته از آموزه‌های دینی و شرع مقدس ایران است که انقلابی با ماهیت دینی را پدید آوردند. اصول استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت بر مبنای اسلام، از اصول اصلی نظام جمهوری اسلامی بوده و رویکرد آرمانی این نظام، ایجاد تمدن نوین اسلامی می‌باشد.

2-دستاوردهای سیاسی بین‌المللی

شعارهای «نه شرقی نه غربی – جمهوری اسلامی» و «استقلال آزادی - جمهوری اسلامی» گویای یک واقعیت تلخ بود. این واقعیت تلخ همان به تاراج رفتن استقلال ایران با سلطه قدرت‌های خارجی برای یک دوره طولانی است. با انقلاب اسلامی، ایران از یک طرف از سلطه قدرت‌هایی خارجی رها شد و از طرف دیگر با حفظ استقلال در سیاست خارجی، مسیر توسعه قدرت برای تحقق آرمان‌های انقلاب و اهداف والای جمهوری اسلامی را در پیش گرفت. در حالی‌که حکومت پهلوی چه در دوره‌ی رضاشاه و چه در دوره‌ محمدرضا شاه کاملاً به بیگانه وابسته بود، جمهوری اسلامی با تکیه بر قدرت مردم توانست برای حفظ استقلال ایران، در برابر قدرت‌های استکباری و به‌ویژه آمریکا دست به مقاومت زده و طی 35 سال گذشته، تمامی توطئه‌های آنان را خنثی نماید. دفاع ازمحرومان و مستضعفان از یک طرف و ایستادگی و مبارزه با ظالمان و ستمگران به عنوان یک اصل ثابت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، ایران را به کانون الهام‌بخش برای ملت‌های آزادی‌خواه تبدیل نمود. الهام‌بخشی انقلاب اسلامی بازتاب‌هایی را در حوزه‌های گوناگون به‌دنبال داشت و با این بازتاب‌ها، انقلاب اسلامی آغازگر تحولات بزرگ، اساسی و بنیادین در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی گردید. بازتاب‌هایی چون:

الف- تأثیر جدی بر نظریه‌های سیاسی

ب- تأثیر بر مسایل راهبردی جهان و از جمله فروریختن نظام دو قطبی حاکم بر جهان با ضربه های اساسی که از سوی انقلاب اسلامی بر اندیشه مارکسیسم وارد گردید.

ج- بازتاب و تأثیر جدی بر حرکت‌های رهایی‌بخش در جهان اسلام و خارج از آن، به‌گونه‌ای که اکنون بیداری اسلامی را می‌توان به عنوانی یکی از مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی مورد مطالعه قرار داد. با انقلاب اسلامی جریان مقاومت اسلامی در منطقه در برابر رژیم صهیونیستی پدید آمد و در کوتاه‌ترین زمان از جریان سازش پیشی گرفت. جنگ‌های 33 روزه، 22 روزه و 8 روزه معادلات صهیونیست‌ها را برهم ریخت و بحران سوریه نتوانست جبهه مقاومت را فرو ریزد.

د- ایجاد و تقویت روح مبارزه، مقاومت و ایستادگی در ملت‌ها برای مبازه با آمریکا

ه- معرفی اسلام ناب به عنوان یک مکتب تعالی‌بخش و تمدن‌ساز

و- تبدیل ایران به یک قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تاثیرگذار

 

ب- دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی

اقتصاد ایران و وضعیت اقتصادی مردم با انقلاب اسلامی به‌طور کلی متحول گردید. هرچند هم اکنون به دلایلی کشور با مشکلات اقتصادی و از جمله به دلیل تحریم‌ها و فشارهای خارجی دست‌ و پنجه نرم می‌کند، لکن وضیعت اقتصادی ایران و میزان برخورداری مردم در حوزه‌های گوناگون با دوران قبل از انقلاب بسیار متفاوت است. پس از انقلاب اسلامی مجموعه‌ای از نهادهای انقلابی با هدف رفع فقر و محرومیت به‌ویژه از مناطق روستایی و شهرهای کوچک تشکیل گردید و هر یک از نهادها در ایجاد تحول در وضعیت اقتصادی مردم وکشور نقش مؤثری ایفاء کردند. جهاد سازندگی، بنیاد مسکن، کمیته امداد حضرت امام خمینی (ره) نمونه‌هایی از این نهادها می‌باشند. با انقلاب اسلامی، بسیاری از شاخص‌های زندگی در ایران به دلیل دستاوردهای اقتصادی و خدمات‌رسانی جمهوری اسلامی بر اساس سیاست پیش‌رفت و عدالت تغییر کرد. شاخص‌های زیر می‌توانند تا حدودی نمایشگر این تحول باشد:

قبل از انقلاب به دلیل نابودی کشاورزی سنتی ایران، بسیاری از نیازمندی‌های روزانه مردم از قبیل مرغ از فرانسه، گوشت از استرالیا، تخم‌مرغ از رژیم صهیونیستی، سیب از لبنان، مواد لبنی از دانمارک و ... وارد می‌شد. بر اساس آمار در رژیم گذشته کشور تنها قادر بود غذای 33 روز را در داخل تهیه کند. اکنون با توجه به 2 برابر شدن جمعیت، کشور می‌تواند غذای 300 روز را در داخل تهیه نماید و با روندهای موجود در آینده به 100 درصد خواهد رسید.
تعداد مرگ و میر کودکان از 111 نفر در 1000 به 26 نفر کاهش یافته و امید به زندگی از 58 به 72 سال افزایش یافته است. این شاخص نشان‌دهنده میزان تحول در نظام سلامت و افزایش میزان خدمات درمان، بهداشت و پیشگیری است.
استفاده از برق و انرژی یکی از شاخص‌های مهم پیشرفت و رفاه است. در حالی که تعداد مشترکین برق در سال 57 رقم 3،399،000 بود و بسیاری از روستاهای کشور فاقد برق بودند، تعداد مشترکین برق در سال 1392 از مرز 29 میلیون گذشته و پیش‌بینی می‌شود تا پایان سال به مرز 30 میلیون برسد. این تعداد مشترکین نشان‌دهنده توانایی کشور در صنعت برق، گسترش شبکه سراسری توزیع برق است. شبکه سراسری توزیع برق ایران، فاصله زمین تا ماه را به صورت 40 برابری پوشش می‌دهد. هم‌ اکنون میزان تولید بر در ایران به‌گونه‌ای است که در مقاطعی از سال به کشورهای همسایه برق صادر می‌شود.
گاز طبیعی هم اکنون در جان به عنوان انرژی برتر محسوب می‌شود. ایران با داشتن 28/3 تریلیون متر مکعب ذخایر گاز طبیعی به عنوان دومین دارنده ذخایر شناخته شده جهان بعد از روسیه قرار دارد. با وجود این رتبه گازی ایران در جهان تا سال 1357 تعداد 51 هزار خانوار ایرانی از نعمت گاز طبیعی برخوردار بودند و این رقم هم‌ اکنون از مرز 14 میلیون خانوار گذشته است. اکنون بسیاری از روستاهای ایران هم علاوه بر شهرها از نعمت گاز برخوردارند.
خطوط ریلی و راه‌آهن در هر کشور، نقش مهمی در پیشرفت و توسعه دارد. از سال 1291 هجری شمسی که اولین سوت قطار در ایران به صدا درآمد تا سال 1357 حدود 565/4 کیلومتر خطوط ریلی در ایران ساخته شد. اکنون ایران نیزدیک به 10،000 کیلومتر خطوط ریلی دارد و این عدد براساس سند چشم‌اندازی باید به 15000 کیلومتر برسد. به عبارتی متوسط سالانه احداث راه‌آهن در ایران قبل از انقلاب 80 کیلومتر بوده و این عدد بعد از انقلاب به 168 کیلومتر افزایش یافته است.
قبل از انقلاب عمدتاً با کمک شرکت‌های خارجی کم‌تر از 25 درصد داروی مورد نیاز در داخل کشور تولید می‌شد و از طرفی نیز بسیاری از بیماران برای معالجه به خارج از کشور اعزام می‌شوند، اکنون با تکیه بر توان داخلی بیش از 96 درصد داروهای مورد نیاز در داخل کشور تولید می‌شود و جمهوری اسلامی ایران نیز به یکی از صادرکنندگان دارو تبدیل شده است.
طی 121 سال فعالیت تلگراف و تلفن در ایران قبل از انقلاب، تا سال 1357 تداد مشترکین تلفن ثابت به 850 هزار و 800 نفر رسید و تنها 312 روستای کشور دارای ارتباط مخابراتی بود. طی سال‌های پس از انقلاب در عرصه برخورداری مردم از نعمت مخابرات و خطوط تلفن ثابت و همراه، آمارهای رسمی نشان‌دهنده یک تحول بزرگ در این عرصه است. تعداد خط تلفن ثابت از 850،800 مشترک به بیش از 30 میلیون افزایش پیدا کرده است. تلفن‌های همگانی از تعداد 4294 دستگاه در سال 1357 به 26،400 افزایش یافته است. اکنون بیش از 45،000،000 مشترک تلفن همراه در کشور وجود دارد.

با توسعه شبکه فیبر نوری در کشور، امروز نزدیک به 30 میلیون کاربر اینترنتی در ایران فعال است.
بررسی‌ها در شاخص‌های توسعه شبکه آب‌رسانی، شبکه راه‌های کشور، تعداد خودروهای سواری در کشور، حجم مسافرت‌های داخلی و خارجی، سرانه مصرف، درآمد سرانه و ... همگی از افزایش‌های قابل توجه نسبت به قبل از انقلاب داشته و از بهبود وضعیت زندگی مردم حکایت می‌کند.

ج- پیشرفت‌ها و دستاوردهای علمی و فناوری

عقب‌ماندگی علمی و فناوری کشور ایران در دوران قبل از انقلاب، برای ایرانیان با سابقه فرهنگی و تمدنی بسیار آزاردهنده بود. غلبه بر این عقب‌ماندگی، عبور از مرزهای دانش و دستیابی به پیشرفته‌ترین فناوری‌ها با هدف ایجاد تمدن نوین اسلامی، از آرمان‌های انقلاب اسلامی است. در سال‌های گذشته رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، با تمرکز بر روی تولید علم در ایران و مطرح نمودن موضعاتی چون جنبش نرم‌افزاری و جهاد علمی، زمینه‌های خوبی را برای پیش‌رفت در عرصه علوم وفنون نوین در کشور فراهم ساختند. پیش‌رفت‌های علمی و دستیابی جمهوری اسلامی به برخی از فناوری‌های نوین در سال‌های اخیر، به‌گونه‌ای حیرت‌انگیز است که غربی‌ها به شدت نگران شده و یکی علل تشدید فشارهای آنان بر ایران با بهانه‌هایی از جمله موضوع هسته‌ای، تلاش می‌کنند تا جلوی پیشرفت‌های ایران را بگیرند. شاخص‌های زیر می‌تواند تا حدودی نمایشگر این پیش‌رفت‌ها باشد.

سرعت پیش‌رفت علمی در ایران براساس گزارش محافل علمی بین‌‌المللی، 11 برابر سرعت متوسط رشد علم در جهان است. این عدد نشان می‌دهد که ایران با چه سرعت بالایی در حال کم‌کردن فاصله خود نسبت به کشورهای پیش‌رفته جهان بوده و با این سرعت می‌تواند روزی از تمامی‌ کشورها در عرصه تولید علم جلو نبرند. اکنون ایران در جایگاه دوازدهم علم جهان قرار دارد.
در حالی که قبل از انقلاب اسلامی، نزدیک به 70 درصد بزرگسالان کشور بی‌سواد بودند و کم‌تر از 40 درصد کودکان می‌توانستند به مدرسه بروند، اکنون رقم باسوادی در کشور به عدد 100 درصدی در حال نزدیک شدن است. نهضت سوادآموزی با توجه به تاکید ارزش علم در اسلام، یکی از اقدامات بسیار خوب نظام جمهوری اسلامی در ایران بود. بزرگسالان بی‌سوادی از طریق همین نهضت سوادآموزی، موفق شدند پا به عرصه تحصیلات تکمیلی نهاده و با کسب تخصص‌ها و مهارت‌هایی زندگی خود را متحول سازند.
در دوران قبل از انقلاب اسلامی، تعداد 154 هزار دانشجو در تعداد محدودی دانشگاه یا مراکز آموزش عالی و آن هم در چند کلان‌شهر کشور تحصیل می‌کردند. اکنون تعداد 119 دانشگاه و مرکز آموزش عالی دولتی، 28 مرکز آموزش عالی وابسته به دستگاه‌های اجرایی، 295 دانشگاه غیرانتفاعی، 550 دانشگاه پیام نور، 385 دانشگاه آزاد اسلامی، 739 مرکز آموزش عالی علمی و کاربردی، 274 مرکز آموزش فنی حرفه‌ای و تربیت عملم در کشور فعال بوده و در این دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی، بیش از 4 میلیون دانشجو به تحصیل اشتغال دارند.

برخی از نتایج این پیش‌رفت‌های علمی و فناوری را می‌توان در حوزه‌های زیر ملاحظه کرد:

الف- جمهوری اسلامی ایران، در حال تبدیل شدن به قطب پزشکی در غرب آسیا می‌باشد. در دوران قبل از انقلاب اسلامی، از یک طرف پزشکان خارجی حتی در شهرهای بزرگ فراوان بودند و از طرف دیگر بسیاری از بیماران برای درمان راهی کشورهای غربی و حتی سرزمین‌های اشغالی می‌شند، لکن امروز از یک طرف دیگر، بیمارستان‌های پیش‌رفته ایران، پذیرای بیماران از دیگر کشورهای منطقه برای درمان و انجام پیش‌رفته ترین عمل‌های جراحی می‌باشند.

ب- دانش پزشکی در ایران خصوصاً در حوزه‌هایی چون سلول‌های بنیادین، ترمیم ضایعات نخاعی، تولید داروهای راهبردی، شبیه‌سازی حیوانات و ... پیش‌رفت‌های چشمگیری داشته و ایران در ردیف اولین‌ها قرار گرفته است.

ج- جمهوری اسلامی اکنون کشوری هسته‌ای شده و عملاً عضو باشگاه هسته‌ای جهان است. به‌‌رغم همه تحریم‌ها و تهدیدها، ایران با تلاش‌ها و مجاهدت‌های جوانان و متخصصین خود، به چرخه کامل سوخت‌ هسته‌ای (غنی‌سازی) دست یافته و از نظر دانش علمی و فناوری در این عرصه در ردیف 7-8 کشور پیش‌رفته جهان قرار گرفته است. انرژی هسته‌ای در عرصه‌های مختلف پزشکی، دامپزشکی، صنعت، کشاورزی، تولید برق و ... کاربرد دارد. بدون تردید با تثبیت و نهادینه شدن چرخه سوخت در ایران، این دستاورد بسیار ارزشمند، آثارش در تمامی عرصه‌های مذکور آشکار خواهد شد. کشورهای زورگو و سلطه‌گر زمانی اجازه دسترسی کشوری چون ایران به یک کیلوگرم اورانیوم غنی شده را نمی‌دادند، امروزه در داخل کشور با تأسیسات کاملاً بومی، چندین تن کیک زدر به UF6 تبدیل شده، چند تن اورانیوم غنی شده با غنای زیر 5 درصد و چند صد کیلوگرم اورانیوم با غنای 20 درصد در داخل تولید شده است.

د- ورود به باشگاه فضایی جهان از دیگر آثار و نتایج دستاوردهای علمی و فناوری کشور در دوران پس از انقلاب است. دانش و فناوری فضایی در اختیار تعداد محدودی از کشورهای جهان است. اکنون جمهوری اسلامی در منطقه، تنها کشور دارای این دانش و فناوری، آن هم به صورت بومی است. تاکنون چند ماهواره با ماهواره‌بر تولید داخل در مدار زمین قرار گرفته و در آینده ماهواره‌های پیش‌رفته‌تر از سوی جمهوری اسلامی به فضا پرتاب خواهد شد. ایران اکنون جز شش کشور طراح، سازنده و پرتاب‌کننده ماهواره در جهان است.

ه- دستاوردهای ارزشمند در حوزه نانو، لیزر و ... از دیگر آثار پیش‌رفت‌های علمی و فناوری ایران بعد از انقلاب است. علم نانو تحولات بزرگی را در جهان ایجاد کرده و در ایران این نوع علم از جایگاه و موقعیت خوبی برخوردار شده است. با توجه به حوزه‌های کاربرد نانو از قبیل تولید و انباشت دارو، تشخیص بیماری‌ها، سم‌زدایی از آب، افزایش بهره‌‌وری در کشاورزی، انباشت و نگهداری محصولات کشاورزی و مواد غذایی، کنترل آفات و سالم‌سازی هوا، در آینده آثار این دستاوردها در زندگی مردم قابل لمس خواهد بود. ایران اکنون رتبه 12 جهانی را در حوزه نانو دارد.

و- رشد و توسعه صنعت خودروسازی، رشد و توسعه صنعت فولاد و آلومینیوم، رشد و توسعه صنعت کشتی‌سازی، رشد و توسعه صنعت هواپیما‌سازی، و پیش‌رفت‌های علمی و فنی کشور در ساخت اسکله‌ها، حفر چاه‌های نفت و گاز، ساخت پالایشگاه، ساخت سد، ساخت سیلو، ساخت بزرگراه‌ها و انواع سازه‌های فلزی و بتنی، از جمله دیگر آثار رشد علمی و فناوری در کشور می‌باشد.

 

د- دستاوردهای دفاعی - نظامی

ارتش ایران در دوران قبل از انقلاب وابسته و تحت نفوذ آمریکایی‌ها بود. قدرت دفاعی – نظامی کشور نه در راستای تأمین منافع غرب تعریف شده بود. عمده تجهیزات نظامی ارتش از کشورهای غربی وارد می‌شد و هزاران مستشار نظامی در ارتش ایران حضور داشتند. با انقلاب اسلامی، سیستم دفاعی – نظامی و امنیتی کشور به طور کلی متحول شده و در کنار ارتش جمهوری اسلامی، نهادهای دیگر چون سپاه، بسیج و کمیته‌های انقلاب اسلامی شکل گرفتند. تجارب دوران دفاع مقدس و مجاهدت‌های پس از آن، موجب شده تا امروزه، جمهوری اسلامی از نظر قدرت دفاعی، در سطح بازدارندگی قرار گیرد. پیش‌رفت‌های نظامی در کشور به‌ویژه در صنایع دفاعی، به گونه‌ای است که علاوه بر تأمین تمامی نیازمندی‌های نیروهای مسلح در حوزه‌های گوناگون، ایران به یکی از صادرگنندگان تجیهزات نظامی تبدیل شده است.

قدرت دفاعی – نظامی جمهوری اسلامی، تهدیدات نظامی علیه ایران را از اعتبار ساقط کرده و همگان می‌دانند که هیچ کشوری جرأت تجاوز نظامی به ایران ندارد.

نمونه‌های از دستاوردهای نظامی از بعد تجهیزات را می‌توان در موارد زیر ملاحظه نمود:

    ساخت انواع سلاح‌های سبک و نیمه‌سنگین مورد نیاز در نیروهای مسلح
    ساخت انواع توپ‌های میان‌برد و بلندبرد زمین به زمین و زمین به هوا
    ساخت موشک‌های کوتاه‌برد، میان‌برد و بلندبرد و بالستیک در کلاس‌های مختلف
    ساخت انواع دوش پرتاب‌های ضدهوایی
    ساخت انواع خودروهای زرهی، نفربرها، تانک‌ها و انواع سلاح‌های ضد تانک
    ساخت کشتی‌های نظامی، ناوچه‌ها، قایق‌های تندرو پرنده
    ساخت انواع موشک‌ها و اژدرهای ساحل به دریا و دریا به دریا
    ساخت انواع هواپیماهای نظامی با سرنشین و بدون سرنشین و انواع بالگردها
    پیش‌رفت‌های چشمگیر در جنگ‌های الکترونیک و نبردهای سایبری
    ساخت انواع سامانه‌های ثابت، متحرک و زیرزمینی برای پرتاب موشک‌ها و به‌ویژه موشک‌های بالستیک.
    ساخت سامانه‌های بسیار فوق مدرن ضدهوایی مانند S200
    ساخت انواع رادارهای پیش‌رفته

قدرت دفاعی – نظامی ایران، نه تنها از عوامل بسیار مهم در تأمین امنیت ملی کشور می‌باشد، بلکه دستاوردهای این حوزه معادله قدرت در منطقه را به نفع متحدین جمهوری اسلامی تغییر داده است. تأثیر دستاوردهای این حوزه را می‌‌توان در جنگ‌های 33 روزه، 22 روزه و 8 روزه ملاحظه کرد. هم‌اکنون تحولات میدانی سوریه تحت تأثیر تجارب ارزشمند جمهوری اسلامی به نفع مردم و حاکمیت سوریه در تغییر است.

پیش‌رفت‌ علمی و فناوری در نیروهای مسلح بسیار چشم‌گیر است و این پیش‌رفت‌ها همگی نشأت گرفته از روح خودباوری، اعتمادبه نفس، شجاعت و مدیریت جهادی است.


  
   1   2      >